ساختمان مسکونی سِپینود
سالنقش هانوع
کارفرما : بابک پیربابایی
موقعیت : ایران ،تهران، نیاوران، سه راه یاسر
تاریخ طراحی : 1397
مساحت زمین : 453 مترمربع
مساحت زیربنا : 2515 مترمربع
کاربری : مسکونی
نقش : طراح و مجری
وضعیت : ساخته شده
ایدههای شکلی-عملکردی
زمین پروژهی «سِپینود» به چندین دلیل از موقعیت ویژهای برخوردار است: (1) همجواری با کوههای شمال تهران و وسعت چشمانداز به آنها؛ (2) شیب زیاد زمین در طول آن که امکان حذف رمپ پارکینگها را فراهم میآورد؛ همچنین از آنجاکه طبقات اول به بعد در سطح ارتفاعی بالاتری نسبت به ساختمان روبرو قرار می گیرند، از همین طبقه گسترهی وسیعی از چشمانداز را میتوان دید؛ (3) موقعیت قرارگیری زمین در نبش تقاطع، نورگیری از دو جبهه جنوب و شرق را ممکن ساخته است.
کوههای شمال تهران میراث طبیعی و مناظر هویتبخش شهر تهران اند. در شرایطی که متاسفانه ضوابط ساختوساز حامی حفظ تمامیت این میراث نیست و انواع دستاندازیها را بر پیکره و منظر آن روا میدارد، مسئولیت طراحان و سازندگان در به حداقلرساندن این فرایند آسیبزا سنگینتر خواهد بود. لذا طراح در اینجا کوشیده است طرح خود را در کمال سادگی، وقار و ظرافتهای اجرایی بیان نماید تا تصویر خلق شده توسط او در رابطه با پسزمینه کوهستانیاش متواضع باشد و با توجه به محدودیتهای موجود کمترین آسیب را به آن وارد کند. .رنگ و جنس بنا (چوب و سنگ) نیز بهگونهای انتخاب شده که در زمستان بهنوعی در پسزمینه ادغام گردد
با توجه به قرارگیری زمین ساختمان در نبش تقاطع، کل حجم بنا قابل ادراک است. در طراحی فرم بنا هر طبقه به فرم یک جعبه است که پوستهای بتنی با ضخامت 15 سانتیمتر آن را در بر میگیرد. این پوسته در طبقات اول، سوم و پنجم به ارتفاع یک طبقه و در باقی طبقات با ارتفاع دو برابر، دو طبقه را در بر میگیرد. این پوسته در طبقات یک و سه چرخش مییابد. میزان چرخش با چرخش ضلع
جنوبی زمین برابر است که علاوه بر تنوع و هماهنگی شکلی که در حجم پدید میآورد، تراسهای بز دیدهای متفاوتی در دو طبقه از ساختمان به وجود میآورد. به منظور دیدهشدن پوستهی بتنی و در راستای سبکتر دیدهشدن بنا، جانپناه شیشهای انتخاب شده و عقب نشستهاست. با توجه به قرارگیری زمین ساختمان در نبش تقاطع، کل حجم بنا قابل ادراک است. در طراحی فرم بنا هر طبقه به فرم یک جعبه است که پوستهای بتنی با ضخامت 15 سانتیمتر آن را در بر میگیرد. این پوسته در طبقات اول، سوم و پنجم به ارتفاع یک طبقه و در باقی طبقات با ارتفاع دو برابر، دو طبقه را در بر میگیرد. این پوسته در طبقات یک و سه چرخش مییابد. میزان چرخش با چرخش ضلع جنوبی زمین برابر است که علاوه بر تنوع و هماهنگی شکلی که در حجم پدید میآورد، تراسهای بزرگتر و دیدهای متفاوتی در دو طبقه از ساختمان به وجود میآورد. به منظور دیدهشدن پوستهی بتنی و در راستای سبکتر دیدهشدن بنا، جانپناه شیشهای انتخاب شده و عقب نشستهاست. جنوبی زمین برابر است که علاوه بر تنوع و هماهنگی شکلی که در حجم پدید میآورد، تراسهای بز دیدهای متفاوتی در دو طبقه از ساختمان به وجود میآورد. به منظور دیدهشدن پوستهی بتنی و در راستای سبکتر دیدهشدن بنا، جانپناه شیشهای انتخاب شده و عقب نشستهاست.
در طراحی پلانها به منظور بهرهمندی حداکثری از نور روز کاربریهایی که نیازمند نورطبیعی نبودهاند در مرکز و قسمت غرب و شمال بنا قرار گرفتهاند. ایده جعبه و صفحات سیال در فضای داخل نیز به کار رفتهاست. رویکرد طراحی در فضای داخلی بر سادگی، ظرافت و مینیمالبودن استوار است. اتاقها مملو از نور شرق اند و نشیمن، آشپزخانه و پذیرایی از نور جنوب و چشمانداز مطلوب بهره میگیرند. نورپردازی مصنوعی نیز عموماً نورهایی خطی را شامل میشود که در هماهنگی با کارکرد بنا طراحی شدهاند. در فضای داخلی تضاد رنگی تیره و روشن بهکا رفتهاست. این تضاد به جداکردن فضاها و القای حس حرکت از یک فضا به فضای دیگر کمک میکند. در فضاهایی همچون نشیمن و اتاقهای خواب بدنهها تا جای ممکن خنثی و خالی از تزیینات اند که اجازه استفاده از طیف وسیعی از مبلمان را به کاربر فضا میدهد.
در قسمت ورودی با توجه به فاصله کم میان در ورودی و آسانسور به منظور ایجاد احساس گشایش فضایی، دیواره مقابل ورودی کوتاهتر اجرا شدهاست. در اینجا تفاوت و تضاد مصالح و نحوه نورپردازی احساس فرورفتن یک جعبه در جعبهای دیگر را به خوبی نشان میدهد. در واقع میتوان گفت در فضای داخل با صفحات سبکی مواجهیم که به آرامی و ظرافت از کنار هم میگذرند و آنجا که باید حس حرکت میآفرینند و در جایی که نیازمند مکث و سکون هستیم مخاطب را با تداعی جعبه به مکث وا میدارند. در اینجا صفحه یک محدودیت یا مانع نیست بلکه یک فضای منعطف، یک مدیوم و یک ترکیب صیقلیافته است. در این حالت فضا در یک منظر صفحهای رخ میدهد که دارای دستهبندیهای مختلف است. لوورهای چوبی استفادهشده در نما دو عملکرد را ممکن میسازند: کنترل نور ورودی به اتاقخوابها و حفظ محرمیت آنها. لذا این امکان را به کاربر میدهند با توجه به نیاز و احساس خود به تنظیم نور و دید بپردازند.
چنانچه حیاط خانه را بهعنوان عنصری حیاتبخش بدانیم که ضمن فراهمآوری سبزینگی و امکان معاشرت، تعامل و دمی آسایشیافتن در فضای باز را ممکن میسازد، آنچه امروز بهعنوان حیاط مجتمعهای مسکونی از گزند ساختوساز برجای میماند عملا قادر به برآوردهکردن این نیاز نیست. از این رو در ساختمان «سِپینود»، پشتبام با تامین فضای سبز و باز مطلوب نقش حیاط (حیات) را ایفا مینماید. در پشتبام نیز از ایده جعبه چرخیده و برشخورده استفاده شدهاست که اوج آن را میتوان در صفحه تاخوردهی سایبان دید. سایهبان بام چون مجسمهای ظریف، حسن خطام بنا است و خط آسمان آن را تکمیل میکند. در حقیقت در این ساختمان پشتبام بهعنوان منظر پنجم طراحی شدهاست و کل حجم را یکپارچه میسازد. لذا از هر ارتفاعی که به مجموعه بنگریم، منظری طراحیشده خواهیم دید.
در قسمت ورودی با توجه به فاصله کم میان در ورودی و آسانسور به منظور ایجاد احساس گشایش فضایی، دیواره مقابل ورودی کوتاهتر اجرا شدهاست. در اینجا تفاوت و تضاد مصالح و نحوه نورپردازی احساس فرورفتن یک جعبه در جعبهای دیگر را به خوبی نشان میدهد. در واقع میتوان گفت در فضای داخل با صفحات سبکی مواجهیم که به آرامی و ظرافت از کنار هم میگذرند و آنجا که باید حس حرکت میآفرینند و در جایی که نیازمند مکث و سکون هستیم مخاطب را با تداعی جعبه به مکث وا میدارند. در اینجا صفحه یک محدودیت یا مانع نیست بلکه یک فضای منعطف، یک مدیوم و یک ترکیب صیقلیافته است. در این حالت فضا در یک منظر صفحهای رخ میدهد که دارای دستهبندیهای مختلف است. لوورهای چوبی استفادهشده در نما دو عملکرد را ممکن میسازند: کنترل نور ورودی به اتاقخوابها و حفظ محرمیت آنها. لذا این امکان را به کاربر میدهند با توجه به نیاز و احساس خود به تنظیم نور و دید بپردازند.
چنانچه حیاط خانه را بهعنوان عنصری حیاتبخش بدانیم که ضمن فراهمآوری سبزینگی و امکان معاشرت، تعامل و دمی آسایشیافتن در فضای باز را ممکن میسازد، آنچه امروز بهعنوان حیاط مجتمعهای مسکونی از گزند ساختوساز برجای میماند عملا قادر به برآوردهکردن این نیاز نیست. از این رو در ساختمان «سِپینود»، پشتبام با تامین فضای سبز و باز مطلوب نقش حیاط (حیات) را ایفا مینماید. در پشتبام نیز از ایده جعبه چرخیده و برشخورده استفاده شدهاست که اوج آن را میتوان در صفحه تاخوردهی سایبان دید. سایهبان بام چون مجسمهای ظریف، حسن خطام بنا است و خط آسمان آن را تکمیل میکند. در حقیقت در این ساختمان پشتبام بهعنوان منظر پنجم طراحی شدهاست و کل حجم را یکپارچه میسازد. لذا از هر ارتفاعی که به مجموعه بنگریم، منظری طراحیشده خواهیم دید.
تاثیرات ویژه
از تاثیرات ویژه طراحی این ساختمان میتوان به تلاش طراح در کمترین خودنمایی در برابر منظر کوهستانی بستر اشاره کرد. همچنین تلاش شدهاست حجم فضای سبز از دست رفته در حیاط در پشتبام جبران گردد. از دیگر سو با سایهروشن کردن جبهه شرقی دید به ساختمانهای ویلایی اطراف را در راستای حفظ محرمیتشان محدود کردهاست.
همراهکردن کارفرمای پروژه در ساخت ساختمانی مینیمال و متفاوت از تجربهیهای پیشین او در ساختمانهای کلاسیک و پرتجمل نیز از دستاوردهای این پروژه میباشد.